شهدا سال 59 -زندگینامه مفقودالاثر اصغر قادرپناه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز؛ آری! آنانکه درس عشق را در مکتب حسین(ع) آموختند، از کوچههای تاریک گمنامی گذشتند و به سرزمین نور و روشنایی رسیدند. مفقودالاثر یا بهتر است بگوییم جاویدالاثر، اصغر قادرپناه؛ 1/6/1336 در شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود. محیط مذهبی خانواده، از همان کودکی او را در دین و دینمداری، معتقد و مقید پرورش داد. پس از پشت سر گذاشتن دوران کودکی، دوره دبستان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز؛ آری! آنانکه درس عشق را در مکتب حسین(ع) آموختند، از کوچههای تاریک گمنامی گذشتند و به سرزمین نور و روشنایی رسیدند. مفقودالاثر یا بهتر است بگوییم جاویدالاثر، اصغر قادرپناه؛ 1/6/1336 در شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود. محیط مذهبی خانواده، از همان کودکی او را در دین و دینمداری، معتقد و مقید پرورش داد. پس از پشت سر گذاشتن دوران کودکی، دوره دبستان...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید اسماعیل چهارراهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد اسماعيل چهارراهي »
پاکی و زیبایی گلهای بهاری در چهرهاش هویدا بود، او که همراه با بهار در اولین روز از فروردینماه سال ۱۳۴۷ در روستای دهزیر از بخش آباده طشک از توابع شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. اسماعیل مرد کار بود و باهمت، آنگاهکه دوره دبستان را در مدرسه شهید آیتالله صدرِ روستای دهزیر بهپایان برد، تصمیم گرفت در شغل شریف کشاورزی روزگار خود را بگذراند. تجاوز دشمن را به کشور اسلامی خود برنتافت و به...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد اسماعيل چهارراهي »
پاکی و زیبایی گلهای بهاری در چهرهاش هویدا بود، او که همراه با بهار در اولین روز از فروردینماه سال ۱۳۴۷ در روستای دهزیر از بخش آباده طشک از توابع شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. اسماعیل مرد کار بود و باهمت، آنگاهکه دوره دبستان را در مدرسه شهید آیتالله صدرِ روستای دهزیر بهپایان برد، تصمیم گرفت در شغل شریف کشاورزی روزگار خود را بگذراند. تجاوز دشمن را به کشور اسلامی خود برنتافت و به...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید علیرضا حائم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
سر را به خدا سپرده بود و با قامتی چون کوه، استوار در مقابل پلیدی و پلید پروران ایستاده بود. آرزوی نوشیدن یک جرعه میناب از دست ساقی حق داشت که دوست پذیرایش شد و برخوان نعمت خود او را نشاند. او که در روز ۲۰ خردادماه سال ۱۳۴۴ در یک خانواده متدین و مذهبی، در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. وقتی روی ماهش را دیدند، لبخند بر لبهای پدر و مادر نشست و با سپاس از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
سر را به خدا سپرده بود و با قامتی چون کوه، استوار در مقابل پلیدی و پلید پروران ایستاده بود. آرزوی نوشیدن یک جرعه میناب از دست ساقی حق داشت که دوست پذیرایش شد و برخوان نعمت خود او را نشاند. او که در روز ۲۰ خردادماه سال ۱۳۴۴ در یک خانواده متدین و مذهبی، در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. وقتی روی ماهش را دیدند، لبخند بر لبهای پدر و مادر نشست و با سپاس از...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید سید کرامت الله موسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید سید کرامت الله موسوی »
وقتی بهار لباس کوچ به تن میکند، لاجرم پرستوهای مهاجر نیز از ماندن سرباز میزنند و بدنبال بهار کوچ را انتخاب میکنند. سیدکرامتالله موسوی یکی از همان پرستوهای مهاجری است که درشهریور ماه سال 1339 درخانوادهای مذهبی، متدین وعشایری در اطراف شهرستان داراب بدنیا آمد. زندگی خاص عشایری وی و خانوادهاش را برآن داشته بود که طعم شیرین زندگی را در کوچیدن از نقطهای به نقطه دیگر بچشند. در شش سالگی کرامتالله بود که ضرورت تحصیل فرزندان باعث...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید سید کرامت الله موسوی »
وقتی بهار لباس کوچ به تن میکند، لاجرم پرستوهای مهاجر نیز از ماندن سرباز میزنند و بدنبال بهار کوچ را انتخاب میکنند. سیدکرامتالله موسوی یکی از همان پرستوهای مهاجری است که درشهریور ماه سال 1339 درخانوادهای مذهبی، متدین وعشایری در اطراف شهرستان داراب بدنیا آمد. زندگی خاص عشایری وی و خانوادهاش را برآن داشته بود که طعم شیرین زندگی را در کوچیدن از نقطهای به نقطه دیگر بچشند. در شش سالگی کرامتالله بود که ضرورت تحصیل فرزندان باعث...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید مرتضی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مرتضي نگهداري »
آنگاهکه شقیترین مردم، شمشیر کین بر فرق مبارک علی مرتضی (ع) زد، مولا، خون جاریشده از سر را بر کف دست گرفت و نگاهی پرمعنا بدان نمود. در موج آن خون هزاران مرتضی دیگر دید که به عشق او از جان و تن گذشتهاند و برای اثبات خلافت برحق حضرتش، در مقابل هیچ ظالمی نه لرزیدند و نه گامی به عقب نشستند. از آن مرتضیها، یکی در اولین روز از فروردینماه ۱۳۴۶ در شهر آباده طشک از توابع...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مرتضي نگهداري »
آنگاهکه شقیترین مردم، شمشیر کین بر فرق مبارک علی مرتضی (ع) زد، مولا، خون جاریشده از سر را بر کف دست گرفت و نگاهی پرمعنا بدان نمود. در موج آن خون هزاران مرتضی دیگر دید که به عشق او از جان و تن گذشتهاند و برای اثبات خلافت برحق حضرتش، در مقابل هیچ ظالمی نه لرزیدند و نه گامی به عقب نشستند. از آن مرتضیها، یکی در اولین روز از فروردینماه ۱۳۴۶ در شهر آباده طشک از توابع...
شهدا سال ۶۲ -زندگینامه شهید سعید بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد سعيد بيگي »
پیامبر (ص) فرمود: هر سعیدی از بطن (رحم) مادر سعید و هر شقی از بطن مادر شقی. علت بروز و ظهور افرادی چون سعید بیگی در عصر حاضر که به تعبیر بزرگی باید آن را عصر امام خمینی (ره) نامید را باید از محیط خانواده و دامنپاکی که او را پرورش داده، پی گرفت. بیشک خانواده پاک و مسلمان بیگی در تربیت و پرورش سعید خود نهایت دقت را بکار بردهاند. آنها که در بیستم شهریورماه ۱۳۴۳ این...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد سعيد بيگي »
پیامبر (ص) فرمود: هر سعیدی از بطن (رحم) مادر سعید و هر شقی از بطن مادر شقی. علت بروز و ظهور افرادی چون سعید بیگی در عصر حاضر که به تعبیر بزرگی باید آن را عصر امام خمینی (ره) نامید را باید از محیط خانواده و دامنپاکی که او را پرورش داده، پی گرفت. بیشک خانواده پاک و مسلمان بیگی در تربیت و پرورش سعید خود نهایت دقت را بکار بردهاند. آنها که در بیستم شهریورماه ۱۳۴۳ این...
زندگینامه جانباز علیرضا تقریر
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
علیرضا تقریر فرزند حسین، در تاریخ 3/6/1343 در شهرستان نیریز در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. پدرش در استخدام ژاندامری بوده و به دلیل مأموریتهای محوله، بطور مداوم در شهر نیریز حضور نداشت. سالهای اول، دوم و سوم دبستان را در دبستان فرهمندی نیریز و سالهای چهارم و پنجم را در سروستان بپایان میبرد. دوره راهنمایی را در مدرسه ولی عصر(عج) نیریز گذراند و جهت ادامه تحصیل در دوره متوسطه وارد دبیرستان نواب صفوی نیریز شده و...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
علیرضا تقریر فرزند حسین، در تاریخ 3/6/1343 در شهرستان نیریز در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. پدرش در استخدام ژاندامری بوده و به دلیل مأموریتهای محوله، بطور مداوم در شهر نیریز حضور نداشت. سالهای اول، دوم و سوم دبستان را در دبستان فرهمندی نیریز و سالهای چهارم و پنجم را در سروستان بپایان میبرد. دوره راهنمایی را در مدرسه ولی عصر(عج) نیریز گذراند و جهت ادامه تحصیل در دوره متوسطه وارد دبیرستان نواب صفوی نیریز شده و...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سعید مهدی پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در سومین روز از اردیبهشت سال ۱۳۴۷، همان زمان که دستهای بخشنده آسمان، زمین را با بارش بارانهای بهاری سرسبز و پرطراوت کرده بود، میان خانوادهای مذهبی در روستای ایج از توابع شهرستان استهبان، کودکی چشم به هستی گشود که زندگی را برای پدر و مادر سبزتر کرد. نام او را سعید نهادند و به تربیت او پرداختند. هنوز چند صباحی از نوازش دستهای پرمهر مادر بر سر سعید نمیگذشت که آن دستها با مرگ مادر سرد شدند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در سومین روز از اردیبهشت سال ۱۳۴۷، همان زمان که دستهای بخشنده آسمان، زمین را با بارش بارانهای بهاری سرسبز و پرطراوت کرده بود، میان خانوادهای مذهبی در روستای ایج از توابع شهرستان استهبان، کودکی چشم به هستی گشود که زندگی را برای پدر و مادر سبزتر کرد. نام او را سعید نهادند و به تربیت او پرداختند. هنوز چند صباحی از نوازش دستهای پرمهر مادر بر سر سعید نمیگذشت که آن دستها با مرگ مادر سرد شدند...
شهدا سال 62 -زندگینامه مفقودالاثر کرامت طهماسبی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » مفقود الاثر کرامت طهماسبي نگهداري »
آنان که بیقرار رفتن بودند و بیتاب وصال، فرهادوش در پی شیرین، از هر آنچه تعلق بود، گسسته و جز ره کوی دوست هیچ نمیدیدند و نمیشناختند. کرامت از قبیله این ره پویان بود که ۱۳۴۲/۱۰/۱ در خانوادهای ساده و مذهبی در روستای کوشکک از توابع نیریز چشم به جهان گشود. راه و رسم زیستن را در کنار خانواده فراگرفت و آموختن فنون زندگی، راهی دبستان شد. دوره ابتدایی را در دبستان شهاب کوشکک به پایان رساند و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » مفقود الاثر کرامت طهماسبي نگهداري »
آنان که بیقرار رفتن بودند و بیتاب وصال، فرهادوش در پی شیرین، از هر آنچه تعلق بود، گسسته و جز ره کوی دوست هیچ نمیدیدند و نمیشناختند. کرامت از قبیله این ره پویان بود که ۱۳۴۲/۱۰/۱ در خانوادهای ساده و مذهبی در روستای کوشکک از توابع نیریز چشم به جهان گشود. راه و رسم زیستن را در کنار خانواده فراگرفت و آموختن فنون زندگی، راهی دبستان شد. دوره ابتدایی را در دبستان شهاب کوشکک به پایان رساند و...
شهدا سال 62 -زندگینامه مفقودالاثر ناصر آسمند
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » مفقودالاثر ناصر آسمند »
هر گاه نسیمی ازسمت بهشت میوزد، در انتظار ورود پرستویی که هنوز در فکر تنهایی ماست مینشینیم. سال 1339 در دامن خانوادهای مؤمن در روستای قلعه عجم از توابع آباده طشک چشمان پر فروغش را به روی دنیا گشود. به امید روزی که یار و ناصر پدر و دیناش باشد، نام اورا ناصر نهادند. در محیط باصفای روستا و کنار پدر و مادر،دوران طفولیت را با شادابی سپری کرد. شش ساله بود که همراه همسالان خود راهی مدرسه ابتدایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » مفقودالاثر ناصر آسمند »
هر گاه نسیمی ازسمت بهشت میوزد، در انتظار ورود پرستویی که هنوز در فکر تنهایی ماست مینشینیم. سال 1339 در دامن خانوادهای مؤمن در روستای قلعه عجم از توابع آباده طشک چشمان پر فروغش را به روی دنیا گشود. به امید روزی که یار و ناصر پدر و دیناش باشد، نام اورا ناصر نهادند. در محیط باصفای روستا و کنار پدر و مادر،دوران طفولیت را با شادابی سپری کرد. شش ساله بود که همراه همسالان خود راهی مدرسه ابتدایی...